آفرينش
در پناه كوهي،
گل سرخي با ناز
خفته بر دامن سبز گل سرخي ديگر..
شب،
شبي توفاني است!
سرودي براي مادر
پشت ديوار لحظهها
هميشه كسي مينالد
چه كسي است او؟!
شب و نازي من و تب
من: ميخوام برگردم به كودكي
قول ميدم كه از خونه پام و بيرون نذارم
سايه مو دنبال نكنم
تلخ تلخم
مثل يك خارك سبز
سردمه و ميدونم هيچ زماني ديگه خرما نمي شم!
چه غريبم روي اين خوشه سرخ
من ميخوام برگردم به كودكي!!
نازي: نمي شه!!
كفش برگشت برامون كوچيكه
من: پابرهنه نميشه برگردم؟
نازي: پل برگشت توتن وزن ما رو نداره!برگشتن ممكن نيست.
من: براي گذشتن از ناممكن،كيو بايد ببينيم!!!
نازي: رؤيارو
من: رؤيارو كجا زيارت بكنم؟
نازي: در عالم خواب
من: خواب به چشام نمي آد
نازي: بشمار،تا سي بشمار...يك و دو
من: يك و دو
نازي: سه و چهار
من ميخوام برگردم به كودكي!!
من ميخوام برگردم به كودكي!!
ديگه چي؟
كم و كسري نداري؟ديگه چيزي نميخواي؟
كمكم كن نازي.
ما بايد خوب بخوابيم تا بتونيم فردا،برسيم به كارمون!
اگه ما كار نكنيم چطوري جوراب و شلغم بخريم؟
هاي،آهاي،به هيچي اعتماد نكن
اگه خواستي از خونه بري بيرون
بي چراغ دستي و بي كلاه و شال،بيرون نرو!
ممكنه،خورشيد يهو خاموش بشه
با اينكه سقوط كنه
يا يهو يخ بزنه.
ما چرا ميبينيم؟
ما چرا ميفهميم؟
ما چرا ميپرسيم؟
خودتو ميشناسي؟
من خودم يك سايهم.
منو چي؟يادت ميآم؟
سايهاي در سايهي يك سايه.
چت شده يهووكي!
چيزي نيست!
تو سرم،تو سرم،روي شاخ ممكن.بوف كور ميخونه،
اون ورش تو جادهي ناممكن برف ريز ميباره
تو هستي پيچ اضافه آوردم
نميدونم اون پيچ،مال بود يا نبود؟
گمونم باز فلسفهام عود كرده!
آخ خدا مرگم بده!"هگلت؟"
نه بابا!
"هگل" رو يه بار عمل كردم و رفت پي كارش،
با پول گوشوارههاي تو و عينك ته استكاني خودم!
سرت خارش نداره؟نميخواي شاخ درآري؟
مگه من كرگدنم!
آدمي چون عاقله به شاخ نيازي نداره
البته اين يدمه كه ما مستعد تبديليم.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت